...ضـ ـــربـــان زنــ♥ــدگــــــی...

مینویسم که بگذرد...و مینویسم که یادم بماند چگونه گذشت...

...ضـ ـــربـــان زنــ♥ــدگــــــی...

مینویسم که بگذرد...و مینویسم که یادم بماند چگونه گذشت...

فقط اینقد...

فـقـطـ انـقـدر قــدر هـمـدیـگـــرو بـدونـیــم....
نظرات 15 + ارسال نظر
هانیه پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:41 ب.ظ



من دلم می‌خواهد


خانه‌ای داشته باشم پر دوست،

کنج هر دیوارش


دوست‌هایم بنشینند آرام

گل بگو گل بشنو...
.
.
.
زینب جونی بیشتر از همون قد قدرتو دارم...

مرسی عزیزدلم
دل به دل راه داره..

هانیه پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:42 ب.ظ

راستی عکست خیلی خوشمل بود...

هانیه پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:44 ب.ظ

میدونی چرا گفتم خوشمل بود/؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
چون خودم بودم....

ای بااااااااااااباااااااااااااا راست میگی

✿◕ ‿ ◕ لیــــــــلی پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 05:42 ب.ظ http://samtezendegi.blogsky.com

همه دنبالت میگردن ، فکر میکنن گم شدی ، بگم تو قلب منی

خیالشون راحت بشه !؟


وای هانیه بچگیامون چقدر شبیه هم بودیم.یعنی میشه؟؟؟

این نظرت با منظور بودا

سکوت... جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:49 ق.ظ http://sokuot.blogsky.com

سلام...شرمنده یه مدت نیومدم دوست من...
کاش میتونستیم...
البته همه میتونیم ولی نمیدونیم که وقتمون کمه و دیر بجنبیم دیگه نمیتونیم...
سکوت...

سلام... دشمنت شرمنده عزیزم
واقعا کاش همینطور بود

✿◕ ‿ ◕ لیــــــــلی جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:21 ب.ظ http://samtezendegi.blogsky.com

زینب چقدر باهوشیییییییی!!!

یادت نره مهمون منی اگه...

ما اینیم دیگه

ب هر حال باید منو مهمون کنی وقتی ..... اگه مگه نداره

سکوت... جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:43 ب.ظ http://sokuot.blogsky.com

سلام...
همینجا منتظر بودی من بیامو بیای سر بزنی بهم؟
این پستت خیلی خیلی تاثیر گذاره...
سکوت...

سلام
آره دیگه میدونستم الان میای
خیــــــــــــــــــــــــلی

هنگامه شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:12 ق.ظ

کنار تو فقط آروم می شم . پر از دلشوره ام هر جای دیگه

تو تقدیر منی بی لحظه ای شک چشات اینو بهم هر لحظه می گه ....

تو می خندی پر از لبخند می شم تموم زندگیم خوش رنگ می شه

صدای پای تو تو خونه هر روز واسه من بهترین آهنگ می شه .

تو که باشی همه دنیا شبیه آرزوم می شه روزای سرد تنهایی تو که باشی تموم می شه ..

چقدر خوشبختی نزدیکه کنار من که راه میری از این دنیا رها می شم تو که دستامو می گیری ..

تو که خوشحال باشی خوبه خوبم . دیگه از زندگی چیزی نمی خوام .

حالا که دست تو تو دستامه چه فرقی می کنه کجای دنیام ...

با عشق تو همه دنیا به چشمم پر از تصویر های خوب شاده

به شوق بودنت حالا خدا هم به من یک قلب عاشق هدیه داده .

کنار تو فقط آروم می شم

مرسی عزیزم

سیماجونت شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:58 ب.ظ

سلااااااااااااااااااااام
چون خیلی اصرار کردی اونقدری که تو عکس هست دوست دارم .

شلااااااااااااام خوشجل موشجل
ششششششششششششششش

بی نام و نشان..... دوشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:14 ق.ظ

سلام....

خیلی پست با مفهومی و قشنگی بود....مخصوصا عکس این خوشگله.....اگه پیش من بود یه بوس آبدارش میکردم....
ممنون

سلام ....
خواهش میکنم ....

باران سه‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 03:00 ب.ظ http://baran-0812.blogfa.com

سلام. ممنون که سر زدی. زینب جان اگه میشه برای شروع یک پیام حکیمانه برای دوستامون بنویس. ممنون گلم.

اولین روز زمستان جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:30 ق.ظ http://yazdan-paki1.blogsky.com/

نازی
راس میگی
کاش فقط انقد ...اروم ...با یه نگاه عمیق با یه حس زیبا قدر نزدیکرین و عزیزترین کسایی رو که داشتیم میدونستیم

بنفشه شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:06 ب.ظ

دنیای عجیبی شده است . . .

برای دروغ هایمان ،

خدا را قسم میخوریم ،

و به حرف راست که میرسیم ؛

می شود جان تــو ....

مرسی عزیزم..

12ne یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:29 ق.ظ

http://www.mardoman.net/files/hope9/46.jpg

لیلی سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 05:58 ب.ظ http://sohre1370.blogsky.com

ما دوس داریم حتی بیشتر از انقدر ...آنکه باید همین قدر هم دوستمان ندارد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد