مینویسم که بگذرد...و مینویسم که یادم بماند چگونه گذشت...
درباره من
سلام....
دانشجوی برق ... عاشق شیطنت و اذیت کردن و شوخی با بقیه....
ساده و بسیار صادق... شدیدا مغرور (البته در برابر آقایون) - مورد اطمینان - خوش خنده و خوش رو - از انتقاد بیزارم - خودشیفته(به گفته دوستام ) - نسبت به زندگی خوش بین - صبور و خونسرد اما زودرنج و حساس
ادامه...
پشت سرم حرف بود حدیث شد! میترسم آیه شود! ... ...... سوره اش کنند به جعل! بعد تکفیرم کنند این جماعت نا اهل... قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی . کفشهای من را بپوش و در راه من قدم بزن . از خیابانها، کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردم . اشکهایی را بریز که من ریختم . دردها و خوشیهای من را تجربه کن . ... .........سالهایی را بگذران که من گذراندم روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم . دوباره و دوباره برپاخیز و مجدداً در همان راه سخت قدم بزن . همانطور که من انجام دادم … بعد ، آن زمان می توانی در مورد من قضاوت کنی.
سلام دوست عزیز. ببخشید این قدر دیر جواب دادم. راستش ایام امتحاناتم بود و اصلا وقت نکردم به وبم سر بزنم که چی به چیه. به هر حال عذر می خوام. من شما رو لینک می کنم. اگه مایلی منو با اسم وبم لینک کن. آدرس:http://www.baran-0812.blogfa.com
کمتردرس بخون ای شکلی میشی دیگه کاری هم دست من نیست یکم هم باما باش http://www.linkafarin.ir/Pic/Baby-32.jpg http://www.linkafarin.ir/Pic/Baby-36.jpg http://www.linkafarin.ir/Pic/Baby-38.jpg
پس شک نکن که اگر بقیه درسارو بیوفتی من این یکی رو اطمینان میدم 20 بشی
خدا کنه
لینکتون کردم عزیز
جواب سوالاروهم بنویس در مورد رنگ چشماش
ممنون
نه دیگه اون موقه یا میوفتم یا مشروط میشم..
زندگی هیچ نبود،
و به آسانی یک گریه گذشت.
کودکی را دیدم که دلش غمگین بود و بدنبال عروسک می گشت.
تا که در رویاها
همه دار و ندارش،
قلک بی اعتبارش و دل خسته و زارش
همه را بی منت، به عروسک بخشد
غافل از آینده....
اینجا آسمان ابریست...
آنجا را نمی دانم!!!
اینجا شده پاییز...
آنجا را نمی دانم!!!
اینجا دلی تنگ است...
آنجا را نمی دانم!!!
پشت سرم حرف بود حدیث شد! میترسم آیه شود! ... ...... سوره اش کنند به جعل! بعد تکفیرم کنند این جماعت نا اهل... قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی . کفشهای من را بپوش و در راه من قدم بزن . از خیابانها، کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردم . اشکهایی را بریز که من ریختم . دردها و خوشیهای من را تجربه کن . ... .........سالهایی را بگذران که من گذراندم روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم . دوباره و دوباره برپاخیز و مجدداً در همان راه سخت
قدم بزن . همانطور که من انجام دادم … بعد ، آن زمان می توانی در مورد من قضاوت کنی.
ما پیغام دوست داشتنمان را با دود به هم میرسانیم
نمیدانم آنسو برای تو تکه چوبی هست؟
من که این سو
جنگلی را به آتش کشیده ام!
سلام دوست عزیز. ببخشید این قدر دیر جواب دادم. راستش ایام امتحاناتم بود و اصلا وقت نکردم به وبم سر بزنم که چی به چیه.
به هر حال عذر می خوام.
من شما رو لینک می کنم.
اگه مایلی منو با اسم وبم لینک کن.
آدرس:http://www.baran-0812.blogfa.com
سلام
خواهش میکنم...
خیلی ممنون
شماهم لینک شدین
کمتردرس بخون ای شکلی میشی دیگه کاری هم دست من نیست
یکم هم باما باش
http://www.linkafarin.ir/Pic/Baby-32.jpg
http://www.linkafarin.ir/Pic/Baby-36.jpg
http://www.linkafarin.ir/Pic/Baby-38.jpg
دست شما دردنکنه
- نمیدونم چه صیغه ایه ؛ تو سر برگ امتحان همیشه جلوی نام اسم و فامیلو کامل مینوشتیم بعد تازه میدیدم پایینش نوشته نام خانوادگی !
اره
برای تاابد ماندن باید رفت...!
گاهی به قلب کسی....!
وگاهی....آه
ازقلب کسی................